جستجو
-
۳تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۸ ش
شامل احوالپرسی از خانواده، ابراز دلتنگی از دوری آنان، گیرکردن در برف و باران، توقف در ابارق و بم و سپس رفتن به وکیل آباد، تصمیم بر تقسیم اراضی وکیل آباد، تصمیم به بازگشت به کرمان و بستن قرارداد آوردن تراکتور به وکیل آباد با امین زاده و سپس بازگشت به ریگان، خوب بودن هوا در بم و وکیل آباد، سلام رساندن به حضرت علیه خانم، سالار، خانم همشیره، عزت الله، سیمین، فاطمه، فریده، و غلامحسین، دستور به حسین نصرالله جهت روانه کردن محمود شوفر به ابارق و آوردن خاک پشم و اشیایی که در لیست فرستاده، آمدن باران در بم و نرماشیر، و فرستادن اخبار جدید کرمان؛ همراه با پاکت
-
۲تصویر
نامه قمرالملوک اسفندیاری
احتمالا به عروسش، آذرمیدخت پزشک نیا، درباره سلامتی خانواده و اخبار خانوادگی، ابراز خوشحالی از بهبودی پای فاطمه، گریپ خودش، قربانی کردن گوسفند برای بهبودی فاطی، درخواست فرستادن عکس، پالتو از پاریس، و کیف و کفش از انگلستان، و درخواست دعا برای چشم او هنگام زیارت مخاطب از کربلا و نجف
-
۲تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۸ ش
شامل احوالپرسی، رسیدن نامه محبت آمیز آذر توسط میرزا محمد خان، پرسیدن حال همسرش از احمد و سپس بیسیم ژاندارمری، دیدن برادرش در بم همراه راسخ و سپس رفتن به عباس آباد و کرمان، سلام رساندن به فرزندانش غلامحسین و گلناز، رسیدن نامههای فاطمه و فریده، خوب بودن هوا، سلام رساندن خدمت فامیل و آقای عدل، خانم همشیره، سالار مظفر، عزتالله، سیمین، مهین، میرزا محمد خان، و شاپور کیانیان، و ارسال سه فقره چک بابت طلب بانک کشاورزی که باید به فرزاد داده شود
-
۶تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۴۰ ش
شامل احوالپرسی از همسر و فرزندانش غلامحسین و گلناز، گله از نامه ننوشتن خانواده به او، ابراز دلتنگی برای همسرش، ماندن بیش از اندازه در لندن به خاطر درخواست آقای هنری که عمل جراحی داشته، آمدن فاطمه و فریده به پاریس به علت وجود بلیط مجانی، گران بودن سفر به اسپانیا و مادرید، بازگشت به لندن، و سپس بازگشت به تهران همراه با فاطمه، خبر سلامتی عباسخان و مریم، سلام به میرزا محمدخان، املاک و کشاورزی در کرمان، سلام به غلامعباس و درخواست جهت فعالیت در زراعت چغندر قند، و سلام رساندن خدمت برادر، سالار مظفر، عدل، دکتر بوذرجمهری، سیمین، مهین، نصرت الله، ارباب شاپورکیانیان، مسیو تیمو، هاکوپیان، و سرماجیف
-
۴تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۴۰ ش
شامل احوالپرسی از همسر و فرزندانش غلامحسین و گلناز، خوب بودن حال فاطمه و فریده، تأخیر در رفتن به اسپانیا و فرانسه به علت مشکل ویزا، گله از نرسیدن نامه از همسرش، سرد بودن هوای لندن، تعطیلات ایستر، بازدید از کاخ ویندزور همراه با فاطمه و فریده، خرید لوازم سفارش شده، درخواست از میرزامحمدخان برای تشریح امور کشاورزی املاک کرمان، پرداخت هفت هزار تومان به بانک کشاورزی، شرح حال آقای هنری و عمل مجدد وی، سلام رساندن به برادرش، سالار مظفر، عدل، عزت الله، نصرت الله، سیمین، دکتر بوذرجمهری، مهین، فرج الله، بشارت، محمد شوفر، رخساره، سلطان، طیبه، تابنده، اصغر، شکرالله باغبان، حسین، الماس، کربلایی دلاور، و...
-
۵تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۳ ش
شامل احوالپرسی از همسر و دخترانش فاطمه، و فریده و ابراز خوشحالی از رسیدن تلگراف خبر سلامتی خانواده، عزیمتش از بم به ریگان، سلام رساندن خدمت عشرت الملوک، فروغ نصرت، سالار، سلیمان خان، سیمین، عزت الله، و ناصر، ارسال مرکبات به کرمان، فرستادن برنج توسط راسخ که حسین شوفر باید آن را به بم یا وکیل آباد بیاورد، درخواست خبر از امان الله و در خصوص کار منزل تهران، بی خبری از روستای نگار، ارسال نامه جوف همراه با قلمه که تحویل کنسولگری انگلیس در کرمان شود، تأخیر در آمدن علی صادقی به کرمان و تأخیر در ارسال نامه، و عزیمت روز بعد به نرماشیر؛ همراه با پاکت
-
۴تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۵ ش
شامل احوالپرسی، دوره نقاهت غلامحسین به دلیل تزریق واکسن دیفتری، سلام رساندن به گلناز، درخواست فرستادن نامههای فاطمه و فریده، ماندن در ابارق و رفتن به جیرفت پس از حرکت از کرمان، تعریف از نعمات آنجا و آب و هوای خوبش، رفتن به شکار با شاپور کیانیان، بارندگی خوب جیرفت و خرابی جاده ابارق، دو هفته بیتوته در ابارق جهت کار، فرستادن رضوانی جهت آوردن خانواده به نرماشیر و بم، سلام رساندن به حضرت علیه خانم، همشیره، آقای عدل، سالار، سیمین، روشن، عزت الله، و ناصر، حرکت میرزا محمدخان به ابارق در صورت نیامدن نیازمند، ارسال هشت دانه دراج جهت آذر و سرکار والده، ارسال خبر از بارندگی کرمان و نگار، به غلامعباس...
-
۵تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۵۱ ش
شامل احوالپرسی از همسر و دخترش فاطمه و همسر او دکتر ارجمند، خرید برخی اجناس سفارش شده از لندن و آمریکا، رسیدن نامه آذر به غلامحسین و فریده و گلهمندی از همسرش که او را آدم بی شرفی خوانده است، رد اتهامات وارد شده به خود، اینکه وی هرگز نگفته همسرش به آمریکا نیاید چون خرج سفرش بیست هزار تومان می شود، حرف همسرش درباره حقوق صد هزار تومانی یکی از مباشرینش و لیست کردن حقوق و اسامی مباشرانش برای رد این مدعا، شرح مسافرت خود با فریده به آمریکا، استقبال غلامحسین و شیدا (همسر غلامحسین) از او، تعریف از شیدا، گرفتن فوق لیسانس توسط غلامحسین در آمریکا و تصمیم به بازگشت به ایران همراه با شیدا و ادامه تحصیل...